[صفت]

impersonal

/ɪmˈpɜːrsənl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more impersonal] [حالت عالی: most impersonal]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌عاطفه سرد

  • 1.He sent me a cold and impersonal letter.
    1. او نامه‌ای سرد و بی‌عاطفه برای من ارسال کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان