[قید]

in person

/ɪn ˈpɜrsən/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شخصاً حضوری

معادل ها در دیکشنری فارسی: اصالتاً شخصا
  • 1.I want to speak to her in person.
    1. من می‌خواهم شخصاً با او صحبت کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان