[قید]

in writing

/ɪn ˈraɪtɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به صورت مکتوب کتبا

معادل ها در دیکشنری فارسی: کتبا
  • 1.All telephone reservations must be confirmed in writing.
    1. تمام رزروهای تلفنی باید به صورت مکتوب تایید شوند.
  • 2.Could you put your complaint in writing?
    2. می‌شود شکایت خود را کتبا ارائه دهید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان