Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صندوق ورودی (ایمیل)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
in-box
/ɪn-bɑks/
قابل شمارش
1
صندوق ورودی (ایمیل)
1.My in-box is full.
1. صندوق ورودیام، پر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
in writing
in vivo
in vitro fertilization
in vitro
in view of
in-built
in-depth
in-flight
in-goal area
in-house
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان