[صفت]

in-depth

/ɪn-dɛpθ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more in-depth] [حالت عالی: most in-depth]

1 جامع دقیق و کامل

مترادف و متضاد exhaustive
  • 1.Tonight’s program is an in-depth look at the long-term effects of unemployment.
    1. برنامه امشب درباره نگاهی جامع به اثرات بلندمدت بیکاری است.
  • 2.We conducted an in-depth study.
    2. مطالعه جامعی [پژوهشی دقیق و کامل] انجام دادیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان