Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهطور خلاصه
2 . بهصورت گذرا (حین صحبت در مورد موضوع دیگر)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
in passing
/ɪn ˈpæsɪŋ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهطور خلاصه
به کوتاهی
1.The research was mentioned only in passing.
1. به (آن) تحقیق فقط بهطور خلاصه اشاره شد.
2
بهصورت گذرا (حین صحبت در مورد موضوع دیگر)
مترادف و متضاد
casually
1.He only mentioned it in passing and didn't give any details.
1. او فقط بهصورت گذرا به آن اشاره کرد و هیچ جزئیاتی راجع به آن نداد.
تصاویر
کلمات نزدیک
in particular
in other words
in order to
in order
in one's shoes
in person
in pieces
in place
in place of
in poor taste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان