Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در درازمدت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
in the long run
/ɪn ðə lɔŋ rʌn/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در درازمدت
در گذر زمان
مترادف و متضاد
in the final result
ultimately
1.In the long term, our efforts will pay off.
1. در گذر زمان، تلاشهایمان جواب خواهد داد.
2.The company has been losing money recently, but in the long run they will do very well.
2. شرکت اخیراً پول زیادی از دست دادهاست، اما در درازمدت عملکرد خوبی خواهد داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
long haul
long dozen
long bone
long ago
long-windedly
long shot
long since
long sleeve
long underwear
longan
کلمات نزدیک
in the living room there's a beautiful sofa on the right.
in the light of
in the last analysis
in the large bedroom there's a walk-in closet.
in the hole
in the long term
in the margin
in the meantime
in the middle
in the morning
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان