Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در آیندهی نزدیک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
in the near future
/ɛn ðə nɪr ˈfjuʧər/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در آیندهی نزدیک
به زودی
1.I'm going to see her in the near future.
1. او را در آیندهی نزدیک خواهم دید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
in the name of
in the midst of life we are in death
in the midst of
in the midst
in the middle of nowhere
in the nick of time
in the offing
in the open
in the pink
in the pipeline
کلمات نزدیک
in the morning
in the middle
in the meantime
in the margin
in the long term
in the north, iran borders azarbaijan, armenia and turkmenistan.
in the north, it's mild and moist.
in the nude
in the open air
in the pink
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان