[عبارت]

in turn

/ɪn tɜrn/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در نتیجه متعاقباً

  • 1.Increased production will, in turn, lead to increased profits.
    1. افزایش تولید، در نتیجه، منجر به افزایش سود می‌شود.

2 به‌نوبت به‌ترتیب

معادل ها در دیکشنری فارسی: نوبتی
  • 1.She spoke to each of the guests in turn.
    1. او با تک‌تک مهمان‌ها به‌نوبت صحبت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان