Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غیرفعال
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
inactive
/ɪˈnæktɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more inactive]
[حالت عالی: most inactive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرفعال
خفته، خوابیده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خانهنشین
منفعل
مترادف و متضاد
active
1.an inactive volcano
1. یک آتشفشان غیرفعال
2.The virus remains inactive for a long period of time.
2. ویروس تا مدت های مدیدی غیرفعال باقی می ماند.
تصاویر
کلمات نزدیک
inaction
inaccurately
inaccurate
inaccuracy
inaccessible
inactivity
inadequacy
inadequate
inadequately
inadmissible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان