[صفت]

incredible

/ɪnˈkrɛdəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more incredible] [حالت عالی: most incredible]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باورنکردنی غیرقابل‌باور

معادل ها در دیکشنری فارسی: باورنکردنی
مترادف و متضاد fanciful unbelievable unimagined believable credible likely
an incredible story
یک داستان باورنکردنی
It’s incredible that...
باورنکردنی است که...
  • It’s incredible that he survived the fall.
    باورنکردنی است که او از سقوط جان سالم به در برد.
It’s incredible how much...
باورنکردنی است که چقدر/چه و...
  • It’s incredible how much Tom has changed since he met Sally.
    باورنکردنی است که "تام" چقدر از بعد از آشنایی با "سالی" تغییر کرده‌است.

2 بسیار زیاد بسیار بزرگ

  • 1.She earns an incredible amount of money.
    1. او مبلغ بسیار زیادی پول در می‌آورد [درآمد او خیلی زیاد است].

3 فوق‌العاده شگفت‌انگیز، خارق‌العاده

informal
  • 1.The hotel was incredible.
    1. (آن) هتل فوق‌العاده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان