[فعل]

to increase

/ɪnˈkriːs/
فعل ناگذر
[گذشته: increased] [گذشته: increased] [گذشته کامل: increased]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 افزایش یافتن زیاد شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اضافه شدن افزایش یافتن زیاد شدن
مترادف و متضاد enlarge expand grow improve decrease
to increase from A to B
از (آ) به (ب) افزایش یافتن
  • The population has increased from 1.2 million to 1.8 million.
    جمعیت از 1.2 میلیون به 1.8 میلیون افزایش یافته‌است.
to increase in something
چیزی افزایش یافتن
  • Oil increased in price.
    قیمت نفت افزایش یافت.
to increase by something
مقداری افزایش یافتن
  • The rate of inflation increased by 2%.
    نرخ تورم 2 درصد افزایش یافته‌است.
to increase with something
با چیزی افزایش یافتن
  • Disability increases with age.
    ناتوانی با سن افزایش می‌یابد.

2 افزایش دادن زیاد کردن، بالا بردن

مترادف و متضاد add to augment improve magnify reduce
to increase something (from A) (to B)
چیزی را افزایش دادن (از آ) (به ب)
  • We need to increase productivity.
    ما باید تولیدمان را افزایش دهیم.
to increase something by something
چیزی را تا مقداری افزایش دادن
  • They've increased the price by 50%.
    آنها قیمت را تا 50% افزایش داده‌اند.
[اسم]

increase

/ɪnˈkriːs/
قابل شمارش

3 افزایش

معادل ها در دیکشنری فارسی: ازدیاد افزایش تزاید علاوه
مترادف و متضاد escalation growth rise decrease reduction
price/tax/wage increases
افزایش‌های قیمت/مالیات/حقوق
increase in something
افزایش در چیزی
  • 1. a significant increase in sales
    1. افزایشی چشمگیر در فروش
  • 2. an increase in spending
    2. افزایشی در مخارج [هزینه]
on the increase
رو به افزایش
  • Homelessness is on the increase.
    بی‌خانمانی رو به افزایش است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان