Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قبیح
2 . لختی (لباس)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
indecent
/ɪnˈdisənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more indecent]
[حالت عالی: most indecent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قبیح
ناشایست، زننده، مبتذل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیعفت
زشت
نکوهیده
ناشایست
قبیح
آنچنانی
1.He made an indecent suggestion to my wife.
1. او پیشنهادی ناشایست به همسر من کرد.
indecent conduct/photos
عمل/تصاویر مبتذل
2
لختی (لباس)
باز
1.You can’t go out in that dress – it’s positively indecent!
1. تو نمیتوانی با آن پیراهن بیرون بروی؛ خیلی باز است!
تصاویر
کلمات نزدیک
indecency
indebted
incursion
incurably
incurable
indecent exposure
indecision
indecisive
indeed
indefatigable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان