[صفت]

indecent

/ɪnˈdisənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more indecent] [حالت عالی: most indecent]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قبیح ناشایست، زننده، مبتذل

  • 1.He made an indecent suggestion to my wife.
    1. او پیشنهادی ناشایست به همسر من کرد.
indecent conduct/photos
عمل/تصاویر مبتذل

2 لختی (لباس) باز

  • 1.You can’t go out in that dress – it’s positively indecent!
    1. تو نمی‌توانی با آن پیراهن بیرون بروی؛ خیلی باز است!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان