Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مدیون
2 . بدهکار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
indebted
/ɪnˈdetɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more indebted]
[حالت عالی: most indebted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مدیون
ممنون، قدردان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدهکار
مرهون
مدیون
formal
مترادف و متضاد
grateful
1.I am deeply indebted to my family for all their help.
1. من بسیار مدیون خانوادهام هستم به خاطر تمام کمکهایشان.
2
بدهکار
مقروض، وامدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مقروض
a list of the most indebted nations
لیستی از بدهکارترین کشورها
تصاویر
کلمات نزدیک
incursion
incurably
incurable
incur
incumbent
indecency
indecent
indecent exposure
indecision
indecisive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان