[فعل]

to incur

/ɪnˈkɜr/
فعل گذرا
[گذشته: incurred] [گذشته: incurred] [گذشته کامل: incurred]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متحمل شدن بالا آوردن (مفهوم منفی)، موجب شدن

  • 1.I will pay any expenses incurred.
    1. من تمام هزینه‌های بالا آمده را پرداخت خواهم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان