[اسم]

index finger

/ˈɪndeks fɪŋɡər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انگشت اشاره

معادل ها در دیکشنری فارسی: انگشت اشاره
مترادف و متضاد first finger forefinger
  • 1.Luke touches the tip of his nose with the index finger of his right hand.
    1. "لوک" نوک بینی اش را با انگشت اشاره دست راستش لمس کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان