[صفت]

inebriated

/ɪˈniːbrieɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more inebriated] [حالت عالی: most inebriated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مستی مست

معادل ها در دیکشنری فارسی: ملنگ مست
مترادف و متضاد drunk intoxicated
  • 1.In her inebriated state, she was ready to agree to anything.
    1. در حالت مستی، او آماده بود تا با هر چیزی موافقت کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان