[صفت]

innermost

/ˈɪnərmoʊst/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درونی‌ترین داخلی‌ترین

the innermost shrine of the temple
درونی‌ترین حرم معبد

2 عمیق‌ترین خصوصی‌ترین

مترادف و متضاد inmost
  • 1.I could not express my innermost feelings to anyone.
    1. من نمی‌توانم خصوصی‌ترین احساساتم را به هرکسی ابراز کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان