[صفت]

insular

/ˈɪnsələr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more insular] [حالت عالی: most insular]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 منزوی تنها، جدا

مترادف و متضاد isolated lonely separated accessible
an insular community which has few links with the rest of the world.
یک جامعه منزوی که ارتباطات کمی با بقیه دنیا دارد

2 کوته‌فکر کوته‌فکرانه

disapproving
مترادف و متضاد narrow-minded broad-minded
the insular people
مردم کوته‌فکر

3 جزیره‌ای (مربوط به جزیره)

specialized
the coastal and insular areas
نواحی ساحلی و جزیره‌ای
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان