[فعل]

to invite in

/ɪnˈvaɪt ɪn/
فعل گذرا
[گذشته: invited in] [گذشته: invited in] [گذشته کامل: invited in]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کسی را به خانه خود دعوت کردن

  • 1.I was never invited in.
    1. من هیچ‌وقت به داخل خانه دعوت نشدم.
  • 2.The neighbors invited us in for coffee.
    2. همسایه‌ها ما را برای (صرف) قهوه به خانه‌شان دعوت کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان