Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برنامه سفر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
itinerary
/aɪˈtɪnəˌrɛri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برنامه سفر
مسیر مسافرت
مترادف و متضاد
path
route
1.we will send you our itinerary.
1. برنامه سفرمان را برایتان ارسال میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
itinerant
iteration
iterate
itemize
item
its
its area is 50147 square miles.
its color doesn't run or fade with washing or wear.
itself
it’s a beautiful country.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان