[اسم]

jeweler

/ˈʤuələr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جواهرفروش جواهرساز

معادل ها در دیکشنری فارسی: جواهرساز جواهرفروش
  • 1.My dad is a jeweler.
    1. بابام یک جواهرفروش است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان