[فعل]

to keep on at

/kiːp ɑːn æt/
فعل ناگذر
[گذشته: kept on] [گذشته: kept on] [گذشته کامل: kept on]

1 مدام غر زدن مدام از چیزی گله کردن

مترادف و متضاد go on nag
  • 1.He does keep on so!
    1. او خیلی غر می‌زند!
  • 2.I'll do it—just don't keep on at me about it!
    2. من انجامش می‌دهم؛ فقط راجع بهش سرم غر نزن!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان