Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کار غیر قانونی نکردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
keep one's nose clean
/kip wʌnz noʊz klin/
1
کار غیر قانونی نکردن
از کار بد دور ماندن
مترادف و متضاد
keep one's hands clean
1.The judge told the young man that he had to keep his nose clean if he didn't want to go to jail in the future.
1. قاضی به مرد جوان گفت که اگر دلش نمی خواست دیگر در آینده در زندان به سر ببرد نباید کار غیر قانونی کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
keep one's mouth shut
keep one's head
keep one's feet on the ground
keep one's eyes peeled
keep one's ear to the ground
keep one's nose out of something
keep one's nose to the grindstone
keep one's options open
keep one's shirt on
keep one's word
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان