[اسم]

know-how

/noʊ-haʊ/
غیرقابل شمارش

1 فوت و فن دانش (عملی یا فنی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: دانش
  • 1.I don’t think we have the technical know-how for this job.
    1. فکر نکنم که دانش فنی (لازم) برای این کار را داشته باشیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان