[قید]

knowingly

/ˈnoʊɪŋli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more knowingly] [حالت عالی: most knowingly]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عمداً از روی عمد

مترادف و متضاد deliberately accidentally
  • 1.He would never knowingly upset people.
    1. او هیچوقت عمداً مردم را ناراحت نمی‌کند.

2 آگاهانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آگاهانه دانسته
  • 1.She smiled knowingly at us.
    1. او آگاهانه به ما لبخند زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان