[صفت]

lame

/leɪm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: lamer] [حالت عالی: lamest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چلاق شل

معادل ها در دیکشنری فارسی: چلاق شل لنگ
  • 1.My horse is lame.
    1. اسبم چلاق است.

2 کسل‌کننده خسته‌کننده

مترادف و متضاد boring dull
  • 1.This party is so lame. Let’s go home.
    1. این مهمانی خیلی کسل‌کننده است. بیا برویم خانه.

3 به‌دردنخور مزخرف، چرت

مترادف و متضاد feeble unconvincing
  • 1.Stephen made some lame excuse.
    1. "استفن" بهانه‌های به‌دردنخوری آورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان