[فعل]

to laminate

/ˈlæmɪnət/
فعل گذرا
[گذشته: laminated] [گذشته: laminated] [گذشته کامل: laminated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لمینت کردن با لایه‌ای محافظ پوشاندن، چند لایه کردن

  • 1.The book had a shiny laminated cover.
    1. (آن) کتاب یک جلد براق لمینت شده داشت.
[صفت]

laminate

/ˈlæmɪnət/
غیرقابل مقایسه

2 چند لایه لایه لایه

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان