Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نقاشی منظره
2 . چشمانداز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
landscape
/ˈlændskeɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقاشی منظره
1.He is an artist famous for his landscapes.
1. او هنرمندی است که به نقاشیهای منظرهاش شهرت دارد.
2.She specializes in landscapes.
2. او در (کشیدن) نقاشیهای منظره تخصص دارد.
2
چشمانداز
منظره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چشمانداز
دورنما
منظره
مترادف و متضاد
outlook
scenery
vista
1.The desert landscape is very beautiful.
1. منظره کویر بسیار زیباست.
a rural landscape
چشماندازی روستایی
تصاویر
کلمات نزدیک
landowner
landmine
landmass
landmark
landlubber
landscape architect
landscape gardener
landscaper
landscaping
landslide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان