[اسم]

landslide

/ˈlændˌslaɪd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ریزش کوه رانش زمین، زمین‌لغزش

معادل ها در دیکشنری فارسی: رانش زمین ریزش کوه
مترادف و متضاد landslip
  • 1.The road was blocked by a landslide.
    1. آن جاده با ریزش کوه مسدود شده بود.

2 با اختلاف بسیار زیاد

  • 1.She was expected to win by a landslide.
    1. انتظار می‌رفت که او با اختلاف بسیار زیاد برنده شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان