Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
laughter
/ˈlæf.tər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خنده
صدای خنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خنده
1.her laughter means the world to me.
1. خنده او به اندازه دنیا برای من ارزش دارد.
2.I could hear laughter in the next room.
2. از اتاق بغلی صدای خنده میشنیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
laughing stock
laughable
laugh
laudatory
laudable
launch
launch a new product
launch an offensive
launch pad
launching
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان