[اسم]

legacy

/ˈlɛgəsi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 میراث ارث

معادل ها در دیکشنری فارسی: ارث ارث و میراث ارثیه میراث ماترک
  • 1.Future generations will be left with a legacy of pollution.
    1. برای نسل‌های آینده، میراثی از آلودگی به جا خواهد ماند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان