[جمله]

let the green grow under one's feet

/lɛt ðə grin groʊ ˈʌndər wʌnz fit/

1 یللی تللی کردن عاطل و باطل بودن

مترادف و متضاد be idle do nothing twiddle one's thumbs
  • 1.That man never lets the grass grow under his feet. He is always busy.
    1. آن مرد هیچوقت یللی تللی نمی کند. او همیشه پر مشغله است.
توضیح درباره اصطلاح let the green grow under one's feet
اصطلاح "اجازه دادن به اینکه زیر پا علف دربیاید" به معنای بیکار ایستادن در جایی و منتظر در آمدن علف است(!) و اصطلاحا به معنای "کاری انجام ندادن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان