[صفت]

lethargic

/ləˈθɑːrdʒɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more lethargic] [حالت عالی: most lethargic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سست بی حال، کسل، خمود

مترادف و متضاد indifferent lazy listless
  • 1.The weather made her lethargic.
    1. (این نوع) هوا او را کسل کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان