[اسم]

lethargy

/ˈleθərdʒi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رخوت بی حالی، سستی

معادل ها در دیکشنری فارسی: رخوت
مترادف و متضاد inertia listlessness
  • 1.New mothers often complain of lethargy and mild depression.
    1. خانم‌های تازه زایمان کرده اغلب از رخوت و افسردگی خفیف شکایت می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان