[فعل]

to lie ahead

/laɪ əˈhɛd/
فعل ناگذر
[گذشته: lay ahead] [گذشته: lay ahead] [گذشته کامل: lain ahead]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پيش رو داشتن پیش رو بودن

  • 1.We must be prepared for whatever lies ahead.
    1. ما باید برای هرآنچه (در آینده) پیش روست آماده باشیم.
  • 2.You are young and your whole life lies ahead of you.
    2. تو جوانی و تمام زندگی‌ات را پیش رو داری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان