[اسم]

listener

/ˈlɪsənər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شنونده مستمع

معادل ها در دیکشنری فارسی: شنونده مستمع
  • 1.He’s a good listener.
    1. او شنونده خوبی هست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان