[جمله]

live off the fat of the land

/lɪv ɔf ðə fæt ʌv ðə lænd/

1 یک زندگی راحت داشتن بدون کار کردن پول در آوردن

  • 1.I'll be happy to retire soon and live off the fat of the land.
    1. من از اینکه زود بازنسشته شوم و بدون کار کردن پول دربیاورم خوشحال می شوم.
توضیح درباره اصطلاح live off the fat of the land
در انگلیسی کهن، "fat" به غنی ترین و بهترین بخش هر چیزی گفته می شد. "از خاک غنی زندگی گذراندن" به زندگی زمین داران بزرگ اشاره می کند که بدون این که زحمتی بکشند کارگران برای آنها کار می کردند و آنها پولدارتر و پولدارتر می شدند. امروزه هم به کسی که سرمایه زیاد داشته باشد و مجبور نباشد تا آخر عمر کار کند live off the fat of the land می گویند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان