Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برآوردن (انتظارات)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to live up
/lɪv ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: lived up]
[گذشته: lived up]
[گذشته کامل: lived up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
برآوردن (انتظارات)
بر آورده کردن (انتظارات)
مترادف و متضاد
fulfil
1.Did the trip live up to your expectations?
1. آیا این سفر انتظارات شما بر آورده کرد؟
2.Your boyfriend did not live up to my expectation.
2. دوست پسرت انتظارات مرا بر آورده نکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
live together
live through
live rail
live on
live off the fat of the land
live wire
live with
live-in
liveable
livelihood
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان