Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . درازمدت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
long-term
/ˌlɔːŋˈtɜrm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: longer-term]
[حالت عالی: longest-term]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درازمدت
طولانیمدت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درازمدت
مترادف و متضاد
short-term
1.It is unclear if this shift will continue long-term.
1. مشخص نیست که این تغییر درازمدت ادامه پیدا کند.
2.Requited love is not enough to sustain a long-term relationship.
2. عشق دوطرفه برای نگه داشتن رابطه طولانیمدت کافی نیست.
long-term unemployment/loan/effects
بیکاری/وام/تأثیرات درازمدت
long-term care for the seriously ill
مراقبت درازمدت از بیماران وخیم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
long-horned grasshopper
long
loner
lonely
loneliness
long-winded
long-windedly
long ago
long bone
long dozen
کلمات نزدیک
long-suffering
long-stay
long-sleeved
long-sighted
long-running dispute
long-term effect
long-time
long-winded
longboard
longboat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان