[صفت]

long-winded

/ˈlɔŋˈwɪndɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more long-winded] [حالت عالی: most long-winded]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 طولانی و خسته‌کننده

disapproving
مترادف و متضاد tedious
  • 1.He told us a rather long-winded story about his sister.
    1. او داستانی نسبتاً طولانی و خسته‌کننده درباره خواهرش برای ما تعریف کرد.
  • 2.Her essay was long-winded and boring.
    2. مقاله او طولانی و خسته‌کننده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان