Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گرم کردن (بدن)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to loosen up
/ˈlusən ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: loosened up]
[گذشته: loosened up]
[گذشته کامل: loosened up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گرم کردن (بدن)
1.Dancers were loosening up before going on stage.
1. رقصندهها داشتند قبل از رفتن روی سن بدنشان را گرم میکردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
loosen the bolts.
loosen
loosely
loose-limbed
loose-fitting
looseness
loot
looter
looting
lop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان