[فعل]

to make for

/meɪk fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: made for] [گذشته: made for] [گذشته کامل: made for]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (به‌سمتی) رفتن

  • 1.He got up and made for the exit.
    1. او بلند شد و به سمت درب خروجی رفت.
  • 2.They made for the center of town.
    2. آنها به‌سمت مرکز شهر رفتند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان