Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فهرست درست کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
make a list
/meɪk ə lɪst/
1
فهرست درست کردن
لیست کردن
1.to make a list of things to do
1. فهرست کارهایی که باید انجام دهید را درست کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
make a hotel reservation
make a hasty exit
make a guest list
make a good impression
make a go of
make a living
make a loss
make a meal of
make a mess
make a mistake
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان