[عبارت]

make the bed

/meɪk ðə bɛd/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تختخواب را مرتب کردن

  • 1.He forgot to make his bed.
    1. او فراموش کرد که تختخوابش را مرتب کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان