Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تختخواب را مرتب کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
make the bed
/meɪk ðə bɛd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تختخواب را مرتب کردن
1.He forgot to make his bed.
1. او فراموش کرد که تختخوابش را مرتب کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
make that
make tempers boil
make tea
make sure
make something into something
make the most of
make things difficult
make time
make up
make up for lost time
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان