[اسم]

malice

/ˈmæləs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بدجنسی کینه‌توزی

معادل ها در دیکشنری فارسی: بدجنسی سوءنیت
  • 1.He sent the e-mail out of malice.
    1. او، آن ایمیل را از روی بدجنسی فرستاد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان