[اسم]

manners

/ˈmænərz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ادب تربیت، آداب معاشرت

معادل ها در دیکشنری فارسی: آداب ادب نزاکت آیین
  • 1.He has no manners.
    1. او ادب ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان