Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روش
2 . رفتار
3 . حالت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
manner
/ˈmæn.ər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روش
شیوه، طرز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استیل
اسلوب
وجه
سبک
نسق
نحو
سیاق
شکل
منوال
شیوه
طرز
طریق
طریقه
طور
مشی
فرم
آیین
a very efficient manner
روشی بسیار کارآمد
She stared at me in an accusing manner.
او به طرزی سرزنشآمیز به من خیره شد.
2
رفتار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رفتار
منش
a rude manner
رفتاری بیادبانه
a friendly manner
رفتاری دوستانه
3
حالت
1.She answered in a businesslike manner.
1. او با حالت کاری و حرفهای پاسخ داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mannequin
manned
manna
manly
manliness
mannered
mannerism
manners
manning
mannish
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان