[اسم]

mascara

/mæˈskærə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ریمل

معادل ها در دیکشنری فارسی: ریمل
  • 1.Don’t cry or your mascara will run.
    1. گریه نکن چون ریمل‌ات پخش می شود.
  • 2.I wiped most of the mascara from under my eyes.
    2. من بیشتر ریمل زیر چشمم را پاک کردم.
  • 3.waterproof mascara
    3. ریمل ضد آب
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان