Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پختگی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
maturity
/məˈtʃʊrəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پختگی
بلوغ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بلوغ
پختگی
کمال
1.He has maturity beyond his years.
1. او فراتر از سالهای عمرش بلوغ و پختگی دارد.
2.Her poems show great maturity.
2. اشعار او پختگی بالایی را نشان میدهند.
تصاویر
کلمات نزدیک
mature student
mature
maturation
mattress
matting
matzo
maudlin
maul
maundy thursday
maureen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان